جدول جو
جدول جو

معنی ایل جاری - جستجوی لغت در جدول جو

ایل جاری
منسوب به ایل جار، رجوع به ایل جار و ایل جاری کردن شود، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایلجار
تصویر ایلجار
اجتماع عدۀ بسیاری از رعایا برای انجام دادن کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصل کاری
تصویر اصل کاری
اصل کار، اصلی
فرهنگ فارسی عمید
هنگامه و غوغا و اجتماع خاصه از مردم ده، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ)
در تداول عامه، عمده. مهم. اساس.
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بیست و یکمین از خانان ازبک خیوه است که تا 1153 هجری قمری امارت داشته است، نام رودی است که نوث قصبۀ ناحیت ایلاق به ماوراءالنهر بر لب اونهاده است. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(گُ نَ)
دهی است از دهستان پشتکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، واقع در 8000گزی شمال خاوری کیاسر. هوای آن معتدل و دارای 25 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و رود خانه چرگت و محصول آن غلات و برنج است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مُ وَضَ)
خبر کردن. ابلاغ کردن. اطلاع دادن مردم ده را برای کاری
لغت نامه دهخدا
تصویری از اصل کاری
تصویر اصل کاری
قسمت عمده کار بخش مهم امر
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی جانباز کسی که برای پول نمی جنگد مردمانی که بیستگانی خوار نباشند و بحمیت وطن در مقابل دشمن بمدافعه پردازند و با لشکر ملوک همداستان شوند، اجتماع گروه بسیاری از رعایا برای انجام دادن کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال جاری
تصویر سال جاری
امسال
فرهنگ واژه فارسی سره
این دفعه
فرهنگ گویش مازندرانی
محل رویش انبوه درخت تیر، از توابع چهار دانگه ی سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع چهاردانگه سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی